تپه سیلک منطقهای باستانی در جنوب غرب کاشان است. این منطقه به عنوان اولین تمدن زندگی شهرنشینی در قسمت مرکزی ایران شناخته شده است. با میزبون همراه باشید تا این تپه زیبا که یادگار پیشینیانمان است را به شما معرفی کنیم.
برای آشنایی با ۳۰ جای دیدنی کاشان کلیک کنید
سیلک از دو تپه شمالی و جنوبی تشکیل شده که با هم حدود ششصد متر فاصله دارند. آثار ارزشمندی چون زیگورات سیلک، سفالهای منقوش و کهنترین خشت دستساز در تپه سیلک جای دارند. همچنین در این تپه مکتوباتی مربوط به دوران قبل از هخامنشیان پیدا شده است. بر اساس آنچه باستانشناسان کشف کردهاند، تمدن آریاییها بر تمدن مردم سیلک غلبه کرده و فقط آثاری از تمدن سیلک در حفاریها کشف شده است.
تاریخچه سیلک
حدود ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح زمین از نظر آب و هوا و به دلیل شکلگیری مزرعهها و مرغزارها دچار تحولی عظیم شد. همین امر موجب شد تا مردم غارنشین فلات ایران دشتها را برای زندگی انتخاب کنند. آغاز این سبک از زندگی باعث پیشرفت چشمگیر آنها نسبت به دورانهای قبل شد.
در میان غارنشینان آن دوران مردم سیلک قدیمیترین مردمی بودند که به زندگی در دشتها روی آوردند و پیشینه تپه سیلک که حدود ۷۰۰۰ هزار سال میباشد، گواه این ادعا است. این تپه محل نیایش مردم بوده و با گل رس و سفال بنا شده است. سبک معماری این زیگورات یا نیایشگاه شباهت زیادی به شهرهای بینالنهرین و ایران داشته است و بالای آن هرمی شکل است.
کشف تپه سیلک
حدود ۸۰ سال قبل در کاشان سیلی جاری شد. این سیل بیشتر زمینهای کشاورزی را هدف قرار داد و پس از آن ناگهان تمدنی با قدمت هزاران سال از زیر زمینهای کشاورزی خودنمایی کرد که موجب حیرت همگان شد.
بعد از اینکه مشخص شد در این زمین گنجینهای از تاریخ مدفون است، عده زیادی به منظور کشف آثار تاریخی و فروش آنها حفاریهای ناشیانهای در این منطقه انجام دادند. این آثار گرانبهای به دست آمده به دلالهای عتیقه فروخته شده و بسیاری از آنها از ایران خارج شدند. با پی بردن به قدمت بسیار زیاد عتیقهها، سیلک جولانگاه غارتگران گشت. پس از اینکه تعداد زیادی از آثار تاریخی تمدن سیلک از موزههای غربی سر در آورد، باستانشناسی به نام رومن گیرشمن که کارمند موزه لوور پاریس بود، راهی ایران شد تا سیلک، این موزه طبیعی تاریخ تمدن انسانی را از دست سودجویان نجات بخشد.
متأسفانه پس از اتمام کار رومن گیرشمن، تپه به حال خود رها شد. تعدادی زیادی از زمینهای اطراف تپه تبدیل به مزارع کشاورزی شدند و ساخت و ساز شهری همچنان در حال پیشروی به سوی تپه بود.
در سال ۱۳۸۰ باستانشناس عزیز ایرانی دکتر صادق ملک شهمیرزادی در صدد حفظ این اثر تاریخی از نابودی در میان شهرسازیها بر آمد. وی تا سال ۱۳۸۵ پنج فصل کاوش بر روی تپه سیلک انجام داد و نتایج ارزشمند این کاوشها را به صورت کتبی آماده چاپ نمود. اما خبر بد این است که این تپه باستانی و مهم همچنان مظلوم مانده و طی این سالها بسیار مورد گزند بدخواهان و بیتوجهان قرار گرفته است.
فصلهای مختلف کاوش در تپه سیلک
کاوشهایی که رومن گیرشمن و گروه همراهش روی تپه سیلک و اطراف آن انجام دادند شامل سه فصل میشود. نتیجه این کاوشها در دو جلد و به زبان فرانسوی به چاپ رسیدند. انتشارات میراث فرهنگی ایران این دو جلد که عنوان «سیلک کاشان» دارند را ترجمه کرده است. در این کاوشها رومن گیرشمن قدمت سیلک را حدود ده هزار سال تخمین زده است.
دکر صادق ملک شهمیرزادی در سال ۱۳۸۰ به همراه گروهی که خود از نقاط مختلف جهان انتخاب کرده بود، توسط سازمان میراث فرهنگی ایران برای کاوش در این منطقه برگزیده شدند. کاوشهای این گروه حرفهای در پنج فصل انجام شد و نتایج جدید و شگفتانگیزی به دست آمد. این کاوشها تا سال ۱۳۸۵ به طول انجامید. نتیجه کاوشهای گروه دکتر شهمیرزادی در چهار جلد با این عناوین منتشر شد:
۱- زیگورات سیلک
۲- سفالگران سیلک
۳- نقرهکاران سیلک
۴- شکارچیان سیلک
اکتشافات کاوشگران در سیلک کاشان
در کاوشهای انجام شده در تپه سیلک، نیایشگاه سیلک که در زبان اکدی به آن زیگورات گفته میشده، کشف شد. همچنین اسکلت چند انسان به همراه ظروفی باستانی از دیگر کشفیات با ارزش این منطقه هستند که برخی از آنها در موزه لوور پاریس و برخی دیگر در موزه باغ فین کاشان نگهداری میشوند. بر اساس مشاهدات باستانشناسان مردم این تمدن مردههای خود را کف اتاق مدفون میکردند. این اتاقها سنگفرش و آجر نداشتند و دیوارهای داخلی اتاقها از جنس گل اخری بودند. به نظر میرسد آنها مردهها را به حالت چمپاته دفن میکردند و تعدادی شیء نیز در کنارشان قرار میدادند.
سفالهای خرد شده که قدمتی چند هزار ساله دارند، بر روی زمین تپه و اطراف آن پراکندهاند. برخی ابزراهای کار از جنس فلز هستند که نشاندهنده توانایی این مردم در ذوب کردن فلزات میباشد. در قسمت جنوبی سیلک کورهای مخصوص ذوب کردن فلزات کشف شده و بیانگر این مسأله است که تمدن سیلک جزء پیشرفتهترین تمدنهای دوران باستان میباشد. همچنین وجود دوکهای بافندگی و ریسندگی حاکی از وجود صنعت ریسندگی و بافندگی در این تمدن دارد.
واقعیت سفر به تپه سیلک
اگر تپه سیلک کاشان را از نزدیک مشاهده نمایید، گویی تلّی از خاک روبرویتان است. اما در صورت آشنایی با تمدن این اثر و کسب اطلاعات کافی در مورد آنچه در سیلک مشاهده شده، خواهید دید که همین تپه خاکی درهای دنیایی ناشناخته را به رویتان باز کرده است.
این تپه که میراث گرانقدر اجدادمان است، در سال ۱۳۱۰ هجری شمسی در لیست آثار ملی ایران به ثبت رسیده و در سال ۱۹۹۷ میلادی نیز در فهرست آثار موقت جهانی ثبت شده است.
پ.ن: وقتی که قصد سفر داریم و به دنبال مقصدی منحصر به فرد، متفاوت و سرشار از شگفتی هستیم؛ بدون شک دوست داریم یکی از عجیبترین نقاط گردشگری را انتخاب کنیم که تا به آن روز هرگز در موردش خاطرهای نشنیده باشیم. یعنی دوستان و آشنایان ما کمتر به آن منطقۀ بکر سفر کرده باشند. تپه سیلک میتواند یکی از همین مقاصد عجیب و سرشار از شگفتی باشد. این مقصد دلپذیر نه تنها از لحاظ مکانی متفاوت و متمایز است بلکه جنبۀ دیگری نیز دارد که آن را هزاران درجه بیشتر ممتاز و ارزشمند میکند. چون اگر گردشگری، تپه سیلک کاشان را به عنوان و قصد سفر خود انتخاب کند، نه تنها در مکان به گشت و گذار و سفر پرداخته است بلکه در زمان نیز وارد سیر و سیاحت شده است. چون این تپههای باستانی قدرت شگفتانگیزی دارند که چشمها و ذهنها را به خود جذب میکند و احساس حضور در زمان را از فرد میربایند و او را به هزاران هزار سال پیش بازمیگردانند. درست همان دورانی که اوج شکوه این تپهها به شمار میرود. زمانی که در این حوالی زندگی در جریان بود. زندگی آرام و باشکوهی به دور از هرگونه غم و درد و رنج. البته شاید گاهی هم غمی و دردی و رنجی وجود داشته است. اما غمهایی از جنس زندگی و طبیعت؛ با همان لطافتی که جریان آب در رود دارد و همان خنکایی که از عبور نسیم بر شاخسارهای سرسبز و بلند و بالا نفوذ میکند. مردمی که در آن دوران باشکوه بر فراز این تپههای گرم و تماشایی زندگی میکردهاند از تمدنی بینظیر در دوران خود برخوردار بودهاند. اما آیا گاهی، اندکی به این تمدن ناب دقت کردهاید! سراسر سرشار است از هنر، تخیل، تصویرگری آن هم تصاویری غنی و مفهومی. طوری که حالا در این عصر و زمان بر مبنای همان تصاویر، پژوهشگران بسیاری سعی میکنند راز دوران گذشته را دریابند. میخواهم بگویم آن تمدن دیرین به واقع رنگ فرهنگ و تمدن را داشت. همه چیز معنادار بود. هر شیء یا اثری نشانهای بود. و میخواهم بپرسم، در عصر مدرن چقدر به معنای اشیاء و تصاویر و آثار هنری، معماری یا حتی اقلام و کالاهای مصرفی توجه میکنیم! آیا آن فرهنگ و تمدن، آن موشکافی و توجه، آن معناگرایی پیشین، هنوز در بطن تولیدات مدرن امروزی پیدا میشود؟ ما این روزها برای خلق یک اثر هنری یا کاربردی چقدر زمان صرف میکنیم؟ یا از یک کالای تولیدی چند سال نگهداری میکنیم؟ یک کالای تولیدی را برای چند سال ماندگاری خلق میکنیم؟ از عصر و دورۀ ما برای آیندگان این مرز و بوم چه یادگارهایی باقی خواهد ماند؟ آیا ما توانستهایم هنر، فرهنگ و تمدن پیشین را برای نسلهای آینده زنده نگهداریم؟